عکسهای حقیقی، همه سیاه و سفید بودند و مربوط به ۴۰ سال پیش وقتی او دانشجوی معماری بود و سفر میرفت و عکاسی میکرد. مصاحبهام را با سوالی درباره مفهوم سفر برای او شروع کردم. و او گفت: «من فکر میکنم سفر، یک نیاز است؛ هم نیاز است و هم جزو واجبها. خوشبختانه ما در زمان تحصیل معماری این عادت را بهمان دادند که با سفر کردن، معماری بومی، اقلیمی و جامعهمان را بشناسیم و خوشبختانه این عادت در من و برخی از دوستان باقی ماند. در این گشت و گزارهایی که همچنان ادامه دارد و انجام میدهم، دوربینم هم از روی دوشم پایین نمیرود و همچنان دارم زیباییهای ملکمان را ثبت میکنم. البته چون متاسفانه در سالهای اخیر دیگر زیبایی از شهرهایمان رفته، بیشتر به طبیعت میپردازم و طبیعت را ثبت میکنم؛ جایی که دخالت آدمها کمتر است. گرچه آنجا را هم آنقدر آدمهای شهرنشین تخریب میکنند که حالا دیگر زیبایی از طبیعت هم دارد میرود.»