چهارشنبه بیست و یکم آذر ۱۳۸۶ - 21:9 - nafise -
این ماجرای قاتل فراری هم داستانی شدهها! اینروزها در اصفهان هرجا میروی حرف این مرد 27 سالهی ترک قشقایی و برادر 16ساله و مادرش است. واکنش مردم بیشتر، توام با ناباوری و شوخی و خنده و کمی هم ترس، است. بازار شایعات پیرامون تهدیدات و اعمالش هم که داغِ داغه... این دیالوگها و مونولوگها قسمتی از حرفهایی است که امروز از دوستان و اطرافیان شنیده و دیدهام. عجب تبحری داریم ما، در ساختن شایعه!...
1. صبح، قبل از اینکه بیام دانشگاه، مادربزرگم زنگ زده، میگه: «گفتن تهدید کرده که امروز یک دختر دانشجو را میکشه. اگر کسی تو خیابون ازت پرسید دانشجویی؟! بگو: نه! محصلم. یک عالمه نذر و نیاز کردهام. مراقب باشها!»
2. جلوی در دانشگاه ایستادهایم منتظر سرویس دانشگاه. یک نفر از حراست میآید و همه را(که بیشتر هم دختر هستند) راهنمایی میکنه داخل و میگوید: «5 دقیقهی دیگر اتوبوس میآید. بفرمایید داخل دانشگاه. بعد بیایید بیرون!»
3. - دیروز عصر، یک دختر را توی خیابون «میر» کشته.
- تو از کجا میدونی؟! من امروز صبح از میر رد شدم. هیچ خبری نبود.
- سادهای ها! صدایش را که در نمییارن! من رفتهبودم آرایشگاه. یکنفر مامور اطلاعات بود. همون موقع موبایلش زنگ خورد و این خبر را بهش دادند! (احتمالاً، خواهر «دوم» چهارخونه بوده!!)
4. میگویند: تهدید کرده که امروز میخواد توی دانشگاه اصفهان بمب بگذاره. خیلی مراقب باش! شب خودم مییام دم آموزشگاه، دنبالت.
5. میگویند: یک دختر دبیرستانی را کشته. برای همین جلوی هر مدرسه دخترونه یک مامور گذاشتهاند. خیلی مراقب باش. سوار تاکسی و اینها هم نشو. فقط اتوبوس. زود برگرد خونه.
6. امشب توی دانشگاه، جُنگ بود. ساعت 6:30 شروع میشد تا حدوداً 9 شب ولی به خاطر همین مسئله، خبر دادند که جنگ کنسل شده. حالا معلوم نیست تکلیف آن دو شب کنسرت دانشجویی چی میشه.
7. کلاسهای آموزشگاه زبان، تمام شده. والدین آمدهاند دنبال دخترهایشان... «مامان! هنوز ما را نکشتهاند!» دختر با خنده این را میگه و میره به طرف مادرش.
8. توی کلاس فقط حرف این ماجرا بود. معلممان هم نیومده بود. بچهها میگفتن :حتماً کشته شده!»
9. میگویند: یکجا، عکس قاتل را، به قیمت 50 تومان به مردم میفروختهاند!
10. توی اتوبوس نشستهام. دو دختر دانشجو هم صندلی جلو نشستهاند و مردی حدوداً 50،60ساله ایستاده و تکیه داده به میلهی جلوی صندلی دخترها. درحالی که تغریباً تمام صندلیهای قسمت مردانه، خالیست. یکی از دخترها، کمی در مورد همان ماجرای قاتل فراری صحبت میکند و بعد به محض اینکه صندلی کناری خالی میشود. درحالی که با تردید به مرد نگاه میکند، جایش را عوض میکند.
11. در اخبار شبکه اصفهان به مدت چند دقیقه، عکس قاتل و مادر و برادرش را نشان میدهند و از مردم میخواهند که با حفظ آرامش، «به فرزندانشان در نیروی انتظامی، در شناسایی قاتل کمک کنند.»
این ماجرای قاتل فراری هم داستانی شدهها! اینروزها در اصفهان هرجا میروی حرف این مرد 27 سالهی ترک قشقایی و برادر 16ساله و مادرش است. واکنش مردم بیشتر، توام با ناباوری و شوخی و خنده و کمی هم ترس، است. بازار شایعات پیرامون تهدیدات و اعمالش هم که داغِ داغه... این دیالوگها و مونولوگها قسمتی از حرفهایی است که امروز از دوستان و اطرافیان شنیده و دیدهام. عجب تبحری داریم
ما، در ساختن شایعه!...
۱۲- عکس قاتل فراری را دیدی؟!
نه! صبرکن بلوتوثمو روشن کنم. بفرست واسم.
اِِِِِِِ!... من اینو دیروز دم دانشگاه دیدم! به جان تو!!
۱۳. استاد در مورد شایعههای علمی صحبت میکند و بحث را میکشاند به شایعات قاتل معروف(!). میگوید:«چند نفر از دانشجوها به من زنگ زدهاند که استاد! گفته دانشجوها را میکشه، بیایم دانشگاه یا نه؟! منم گفتم به من ربطی نداره!... تو این چند روز خیلی شایعات الکی دربارهی این موضوع شنیدهام که خیلیهاشو وقتی پیگیری کردهایم، دیدیم بیخود بوده. مثلاً شنیدیم که یک استاد دانشگاه خوراسگان را کشته! زنگ زدیم پرسوجو کردیم. گفتند: نه! خبری نیست اینجا!... جشن را هم خودم کنسل کرم. گفتم تو این اوضاع اگر یکی از بچهها بخواهد شوخی هم بکنه و مثلاً یک ترقه بزنه، معلوم نیست چه اوضاعی پیش مییاد. آنهم آن موقع شب... شما هم زیاد این شایعات را جدی نگیرید ولی خُب مراقب باشید...»
1۴. یک دانشجوی دانشگاه شهید اشرفی را کشته.
نه بابا! اینا شایعه است.
نه! این خیلی جدیه. 5 روز هم هست که دانشگاهشون تعطیله.
به نظر من که اینا شایعه است. اصلاً وایسا من یه اساماس بدم به دوستم که اونجا درس میخونه، ازش بپرسم.
دوست مذکور، جواب اساماس را نمیدهد. میگویم: خُب پس حتماً دوست منو کشته!!
ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ــ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ــ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ــ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ــ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ــ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ
پینوشت: اصلاً انتظار نداشتم این پست اینقدر خوانده شود و در صدر فهرست جستجوی گوگل برای این موضوع، قرار گیرد.آمار نگرفتم ولی فکر میکنم این یکی، دو روز به طور میانگین تغریباً هر 5 دقیقه یک ورود با عنوان «قاتل فراری در اصفهان» با چیزی شبیه این فقط از گوگل داشتم. امیدوارم مسئولان محترم هرچه زودتر اطلاعرسانی درستی درباره این ماجرا انجام دهند تا آتش این شایعات که هر روز بیشتر و عجیبتر میشوند، کمی بخوابد و به زودی هم ختم به خیر شود.انشاا...!

1. صبح، قبل از اینکه بیام دانشگاه، مادربزرگم زنگ زده، میگه: «گفتن تهدید کرده که امروز یک دختر دانشجو را میکشه. اگر کسی تو خیابون ازت پرسید دانشجویی؟! بگو: نه! محصلم. یک عالمه نذر و نیاز کردهام. مراقب باشها!»
2. جلوی در دانشگاه ایستادهایم منتظر سرویس دانشگاه. یک نفر از حراست میآید و همه را(که بیشتر هم دختر هستند) راهنمایی میکنه داخل و میگوید: «5 دقیقهی دیگر اتوبوس میآید. بفرمایید داخل دانشگاه. بعد بیایید بیرون!»
3. - دیروز عصر، یک دختر را توی خیابون «میر» کشته.
- تو از کجا میدونی؟! من امروز صبح از میر رد شدم. هیچ خبری نبود.
- سادهای ها! صدایش را که در نمییارن! من رفتهبودم آرایشگاه. یکنفر مامور اطلاعات بود. همون موقع موبایلش زنگ خورد و این خبر را بهش دادند! (احتمالاً، خواهر «دوم» چهارخونه بوده!!)
4. میگویند: تهدید کرده که امروز میخواد توی دانشگاه اصفهان بمب بگذاره. خیلی مراقب باش! شب خودم مییام دم آموزشگاه، دنبالت.
5. میگویند: یک دختر دبیرستانی را کشته. برای همین جلوی هر مدرسه دخترونه یک مامور گذاشتهاند. خیلی مراقب باش. سوار تاکسی و اینها هم نشو. فقط اتوبوس. زود برگرد خونه.
6. امشب توی دانشگاه، جُنگ بود. ساعت 6:30 شروع میشد تا حدوداً 9 شب ولی به خاطر همین مسئله، خبر دادند که جنگ کنسل شده. حالا معلوم نیست تکلیف آن دو شب کنسرت دانشجویی چی میشه.
7. کلاسهای آموزشگاه زبان، تمام شده. والدین آمدهاند دنبال دخترهایشان... «مامان! هنوز ما را نکشتهاند!» دختر با خنده این را میگه و میره به طرف مادرش.
8. توی کلاس فقط حرف این ماجرا بود. معلممان هم نیومده بود. بچهها میگفتن :حتماً کشته شده!»
9. میگویند: یکجا، عکس قاتل را، به قیمت 50 تومان به مردم میفروختهاند!
10. توی اتوبوس نشستهام. دو دختر دانشجو هم صندلی جلو نشستهاند و مردی حدوداً 50،60ساله ایستاده و تکیه داده به میلهی جلوی صندلی دخترها. درحالی که تغریباً تمام صندلیهای قسمت مردانه، خالیست. یکی از دخترها، کمی در مورد همان ماجرای قاتل فراری صحبت میکند و بعد به محض اینکه صندلی کناری خالی میشود. درحالی که با تردید به مرد نگاه میکند، جایش را عوض میکند.
11. در اخبار شبکه اصفهان به مدت چند دقیقه، عکس قاتل و مادر و برادرش را نشان میدهند و از مردم میخواهند که با حفظ آرامش، «به فرزندانشان در نیروی انتظامی، در شناسایی قاتل کمک کنند.»
این ماجرای قاتل فراری هم داستانی شدهها! اینروزها در اصفهان هرجا میروی حرف این مرد 27 سالهی ترک قشقایی و برادر 16ساله و مادرش است. واکنش مردم بیشتر، توام با ناباوری و شوخی و خنده و کمی هم ترس، است. بازار شایعات پیرامون تهدیدات و اعمالش هم که داغِ داغه... این دیالوگها و مونولوگها قسمتی از حرفهایی است که امروز از دوستان و اطرافیان شنیده و دیدهام. عجب تبحری داریم

۱۲- عکس قاتل فراری را دیدی؟!
نه! صبرکن بلوتوثمو روشن کنم. بفرست واسم.
اِِِِِِِ!... من اینو دیروز دم دانشگاه دیدم! به جان تو!!
۱۳. استاد در مورد شایعههای علمی صحبت میکند و بحث را میکشاند به شایعات قاتل معروف(!). میگوید:«چند نفر از دانشجوها به من زنگ زدهاند که استاد! گفته دانشجوها را میکشه، بیایم دانشگاه یا نه؟! منم گفتم به من ربطی نداره!... تو این چند روز خیلی شایعات الکی دربارهی این موضوع شنیدهام که خیلیهاشو وقتی پیگیری کردهایم، دیدیم بیخود بوده. مثلاً شنیدیم که یک استاد دانشگاه خوراسگان را کشته! زنگ زدیم پرسوجو کردیم. گفتند: نه! خبری نیست اینجا!... جشن را هم خودم کنسل کرم. گفتم تو این اوضاع اگر یکی از بچهها بخواهد شوخی هم بکنه و مثلاً یک ترقه بزنه، معلوم نیست چه اوضاعی پیش مییاد. آنهم آن موقع شب... شما هم زیاد این شایعات را جدی نگیرید ولی خُب مراقب باشید...»
1۴. یک دانشجوی دانشگاه شهید اشرفی را کشته.
نه بابا! اینا شایعه است.
نه! این خیلی جدیه. 5 روز هم هست که دانشگاهشون تعطیله.
به نظر من که اینا شایعه است. اصلاً وایسا من یه اساماس بدم به دوستم که اونجا درس میخونه، ازش بپرسم.
دوست مذکور، جواب اساماس را نمیدهد. میگویم: خُب پس حتماً دوست منو کشته!!
ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ــ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ــ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ــ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ــ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ــ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ
پینوشت: اصلاً انتظار نداشتم این پست اینقدر خوانده شود و در صدر فهرست جستجوی گوگل برای این موضوع، قرار گیرد.آمار نگرفتم ولی فکر میکنم این یکی، دو روز به طور میانگین تغریباً هر 5 دقیقه یک ورود با عنوان «قاتل فراری در اصفهان» با چیزی شبیه این فقط از گوگل داشتم. امیدوارم مسئولان محترم هرچه زودتر اطلاعرسانی درستی درباره این ماجرا انجام دهند تا آتش این شایعات که هر روز بیشتر و عجیبتر میشوند، کمی بخوابد و به زودی هم ختم به خیر شود.انشاا...!
لینکها: در حاشيه وقايع اخير اصفهان – اعتمادملی
لینک پست در:(بالاترین/بازنگار/بیشترین)