آمدم بنویسم:« بمیری آقای 20:30، بمیری آقای صدا و سیما، بمیری آقای رسانه ملی، بمیری...» بیخیال شدم. نشستم به تماشای «آپارات» و فیلم مستند «دف»؛ یکی از قشنگترین مستندهایی که تا به حال دیدهام. پر از احساس، پر از عشق، یک مستند غمگینِ شاد! چه قدر ایدهی زیبایی بود که در تیتراژ نوشتهاند:« با زندگی:». چه قدر دوست داشتم مفهوم جدیدی را که از ساز دوستداشتنی دف برایمان ساختی، آقای قبادی! چه قدر زود تمام شد فیلمت، آقای «لاکپشتها هم پرواز میکنند»!
و دلم نمیآید اینجا ننویسم که چه قدر جای چنین زندگی-فیلمهایی خالیست در رسانهای که میگویند ملی است و کسی نمیتواند حتی بپرسد:«ببخشید، کدام ملت؟!»

لینکهای مرتبط: فيلم "دف" جايزه ويژه هيات داوران جشنواره بينالمللي اسپانيا را دريافت كرد، نگاهي به فيلم مستند دف ساخته بهمن قبادي، کاریکاتور- تجاوز عمومی، دف و باور شفا در کردستان-بی بی سی فارسی، Daf by Bahman Ghobadi