جمعه چهاردهم دی ۱۳۸۶ - 12:25 - nafise -

یک صفحه در هفتهنامه، دو صفحه در هفتهنامه، دو صفحه در روزنامه، ویژهنامه 4صفحهای... [چند ماه در کما!]... و دوباره دوصفحه در هفته. این سرگذشت «سرویس جوان» دوسالهی روزنامه اصفهان زیباست تا اینجای کار.
خلاصه اینکه بعد از سه ماه تعلیق، دوباره صفحهی جوان در روزنامه پدیدار شده. دوباره جلسات هفتگی «نقد بیرحمانه»، دوباره بحث بر سر موضوع و گزارش و مصاحبه و ... حقیقت این است که وقتی فهمیدم میخواهیم باز، شروع کنیم، یکجور حس نگرانی، تردید و کمی هم تنبلی احساس کردم! ولی خب بالاخره شروع شد. اولین شماره، روز سهشنبه 11/10/86، با تلاش تقریباً نیمی از بچههای تیم مطبوعاتی اکسیر، منتشر شد و اگر خدا بخواهد، زینپس شنبهها و سهشنبهها چاپ میشویم!
شنبهها ستونهای جوانشهر، رفتوآمد، کاریکاتور، مطلب طنز و... داریم و سهشنبهها هم ستونهای «الو من یک جوانم»، ازتا سهشنبه، پرونده و کمیک را کار میکنیم.
در اولین شماره به موضوع «آغاز» را پرداختیم با 4 مطلب و یک کمیک 6اپیزودی. در جلسه نقد بیرحمانه، آقایون همکاران عقیده داشتند که مطلب زیبا و معصوم من مزخرفی بیش نیست(!) و در عوض مطالب خودشان، مخصوصاً آن مطلب«حیف این همه استعداد، بس کن دیگه!» که جزو تیترهای صفحهی اول هم رفت، بسیار عالیست!(زرشک!)
خداییش شما قضاوت کنید. این صفحه را بخوانید و نظراتتان را ابراز داشته، بدین وسیله خانوادههایی را از نگرانی برهانیید! با تشکر مبسوط!