سبز... قرمز... طلایی... گرما... خنده... شادی... جمعهای فامیلی...خاله و فال حافظ، فالهایی که بعضیها را لو میدهند!...یلدا شب قشنگیه...
چه شبی بشه امسال...
ظهر، برای ناهار یک جا وعده داشته باشی، شب واسه شام و مراسم یلدا، یک جای دیگه. فردا صبحش سه تا کلاس و یک امتحان پراسترس داشته باشی و همهاش هم حواست به شب یلدای چلچراغ باشه که اعلام کردی نمیری ولی حسابی دودلی و دلت میخواد که بری!...
اینقدر بدم مییاد که یه روز آدم هیچ کاری نداره و از فرط بیکاری میخواد سرشو بزنه تو دیوار. یه روز اینقدر کار داره که... که بازم میخواد سرشو بکوبه تو دیوار!!...لینکهای مرتبط:گزارش تصویری بینظیر مهر از شب یلدای سالمندان تهرانی، پروندهی بالاترین برای شب یلدا، تاریخچه شب یلدا، شب بلند سال با بازیگران سینما، کارتهایی برای تبریک شب یلدا،
دو عکس(+.+) زیبا از سبدهای گل و میوه برای رسم «شب چلهای بردن برای نوعروسان»
پینوشت:چه فالی! رسماً دهانمان باز ماندهبود!:...
دانی که چنگ و عود چه تقریر میکنند پنهان خورید باده که تعزیر میکنند
ناموس عشق و رونق عشاق میبرند عیب جوان و سرزنش پیر میکنند
جز قلب تیره هیچ نشد حاصل و هنوز باطل در این خیال که اکسیر میکنند
.
.
فیالجمله اعتماد مکن بر ثبات دهر کاین کارخانهایست که تغییر میکنند




پدربزرگ عاشق گل و گیاه بود( درست مثل نوهی عزیزشان!)، دو درخت یاس و یک پیچ امین الدوله یادگارهایی است که این روزها شدیداً همه را یاد او میاندازد. بوی یاس تمام حیاط را پرکرده، تا چند روز دیگر هم بوی یاس امینالدوله خانه را پر خواهد کرد. دانشگاه هم حال دیگری دارد، پر از بنفشه و رز مینیاتوری که عجیب دلنوازند. این روزها، آدم حوصلهی درس و امتحان را ندارد(و البته بدبختانه امتحانات میانترم از هفتهی دیگر شروع میشود!)، حیف که آدم رمانتیکی نیستم وگرنهاین آب و هوا جان میدهد برای نوشتن جملات عقشولانهای مثل " آه این روزها، دل هوس عاشق شدن دارد..."و از این مزخرفات!!

کلاً از مراسم عزاداری و رنگ مشکی و این جور چیزها زیاد خوشم نمیآد اما محرم یه حال و هوای دیگهای داره، تلخه ولی گرمه...شاید مثه یه قهوهی داغ، وقتی وسط سرما و یخبندون گیر افتادی...یه جور حرارت و شور میپاشه توی شهر، همه یه جورایی عین هم میشن، به هم نزدیک میشن، خلاصه یه جور خاصیه که دوسش دارم...رفتم کتابخونه، کتاب "حسین وارث آدم" دکتر شریعتی را بگیرم، نبود. سراغ چندتا کتاب دیگه شبیه این را هم گرفتم، نبودن، بردبودنشون. خیلی خوبه هر کتابی را وقتی در همون حال و هوا هستی، بخونی، دیر جنبیدم... 


